مخاطب خاص

نمی‌دونم چی‌جوری ازش تشکر کنم. چی بگم و چی‌جوری بگم که همه اون چیزی که تو دلم هست رو برسونه. آخه وصف اون چیزی که تو دلم هست در کلام نگنجد. بلدم نیستم قشنگ حرف بزنم یا قشنگ بنویسم تا شاید فقط ذره‌ای کوچیک از محبتاشو جبران کنم. جبران که نه، تشکر و قدردانی کنم ازش. یه تشکر و قدردانی درست و حسابی. حداقل با زبون. صد بار هم اگه بگم متشکرم باز کم گفتم. به پاس این دو سال دوستی بعد از اولین دیدارمون، دو سالی که یک ماه و هشت روز دیگه دو سالش پر میشه، دو سالی که تو یه چشم به هم زدن اومد و رفت، به پاس اون یه سال و اندی دوستی مجازی، به پاس تمام چیزهای خوبی که با رفتار خوب خودت بهم یاد دادی، به پاس همه حرفات، به پاس تمام خوبیات، به پاس همه لبخندات؛
به پاس وجودت و بودنت؛
از تهِ دل،
متشکرم
تا ابد قسمتی از وجودم شدی.

Firefox Extensions

بدون شک بهترین مرورگر اینترنتی برای چرخ زدن در دنیای بی‎سر و ته نت، Firefox بوده که بعد از چند سال یکه‌تازی و بی‌رقیب بودن، رقبای قدرتمندی مثل Google Chrome و Opera پیدا کرده است. ولی تنها کمی سرعت بیشتر و شاید هم کمی امنیت بیشتر، دلیل خوبی برای کنار گذاشتن فایرفاکس نیست. بدون شک یکی از دلایلی که مانع کنار گذاشتن فایرفاکس می‌شود، عادت کاربران به آن است. ولی جدای این دلیل، دلایل محکم‌تر و قابل قبول‌تری هم برای این ممانعت وجود دارد.
یکی از بهترین امکاناتی که فابرفاکس در اختیار کاربرانش قرار داده است، قسمت Extensions یا همان افزونه‌هاست. شاید تا به حال خیلی از کاربران فایرفاکس هم از وجود چنین قسمتی مطلع نبوده باشند و از آن‌ها هیچ استفاده‌ای نکرده باشند. افزونه‌های بسیار کم‌حجم و کاربردی که نه تنها کدنویسان شرکت فایرفاکس، بلکه هر کدام از کاربران می‌توانند بر روی سایت قرار دهند. به همین دلیل مجموعه‌ای بی‌نظیر بوجود آمده که می‌تواند نیاز کاربران را رفع نماید.
در ادامه به طور مختصر افزونه‌هایی را که خود استفاده می‌کنم، معرفی می‌نمایم:
1. اولین افزونه‌ای که شاید هر ایرانی بیشترین نیاز را به آن را داشته باشد، Quick Proxy می‌باشد. در صورت استفاده از فیلتر شکنی که خود به صورت خودکار تنظیمات پراکسی را روی مرورگر شما انجام نمی‌دهد و خود باید به صورت دستی آن‌را انجام دهید، این افزونه در عین سادگی می‌تواند بسیار کارامد باشد و سرعت نت‌گردی شما را افزایش دهد. فقط کافیست این افزونه را نصب کنید و فقط یک‌بار تنظیمات پراکسی مربوط به فیلتر شکن خود را بر روی مرورگر خود انجام دهید. از این پس لازم نیست برای فعال کردن تنظیمات وارد منوها شوید و کافیست بر روی آیکون مربوط به افزونه که در نوار Add-on Bar اضافه شده، کلیک نمایید تا به رنگ سبز درآید.
2. افزونه بعدی افزونه‌یِ Grease Monkey می‌باشد. این افزونه خود واسطه‌ای است برای اجرای Script ها.
Script ها هم مانند خود افزونه‌ها دارای تنوع زیادی هستند که باز هم توسط خود کاربران گسترش داده می‌شوند. در این بین می‌توان به این Script ها اشاره کرد:
و هزاران Script کارامد دیگر را از اینجا بیابید.
3. مطمئناً تا به حال برایتان پیش آمده است که وارد سایت‌هایی مانند 500px.com یا صفحه مربوط به عکس فیلم‌ها در IMDB شده باشید و بخواهید عکسی را ذخیره کنید ولی به دلیل اینکه در چنین سایت‌هایی قابلیت کلیک راست بر روی عکس‌ها وجود ندارد، با مشکلات زیادی برای ذخیره عکس مواجه شده باشید. افزونه Right To Click به راحتی این مشکل را حل نموده و فقط کافیست این افزونه را نصب نمایید تا از این پس مشکل کلیک راست کردن در هر سایتی برطرف شود.
4. افزونه Show Picture افزونه‌ای بود که در دورانی که هنوز اینترنت پرسرعت نداشتم به الزام بودنش پی بردم. هنوز هم گاهی که سرعت اینترنت به شدت افت پیدا می‌کند، این افزونه کارامدی خود را نشان می‌دهد. با یک کلیک می‌توان کاری کرد که دیگر هیچ عکسی در سایت‌هایی که باز می‌کنیم نمایش داده نشود و در نتیجه سرعت لود شدن صفحات کاهش پیدا کند.
افزونه No Script هم افزونه دیگری‌ست که در این مواقع کارایی خوبی دارد. ولی در حالت عادی به خاطر اجرا نشدن Script ها در سایت‌ها مشکلاتی را بوجود می‌آورد. بنابراین اگر با سرعت لود شدن مشکلی ندارید بهتر است از این افزونه استفاده نکنید.
5. زیاد پیش می‌آید که وارد سایت‌هایی شویم و در این سایت‌ها با تبلیفات زیادی روبرو شویم که در چپ و راست بالا و پایین می‌روند! این تبلیغات گاهاً هم بسیار اعصاب خرد کن هستند و هم باعث دیرتر لود شدن صفحات می‌گردند. برای خلاصی از دست این تبلیغات افزونه Adblock Plus کارایی خوبی را از خود نشان می‌دهد.

* برای هرکدام از کارهای بالا مطمئناً افزونه‌های دیگر و شاید بهتری هم وجود دارند. این معرفی فقط شامل تجربه‌های شخصی بود.

نوبت شما

برنامه دیروز نوبت شما بی بی سی فارسی اختصاص به موضوع طرح اصلاح مدیریت جهانی و مخصوصاً حق وتو 5 کشور جهان داشت. موضوعی که احمدی‌نژاد آن‌را بیان کرده بود. اکثریت با این اصل موافق بودند که این موضوع خود نوعی دیکتاتوریست ولی چون این موضوع از طرف احمدی‌نژاد بیان شده است، غیر قابل قبول می‌باشد.
عده‌ای به کل با اصل وجودی احمدی‌نژاد مشکل داشتند و هر حرفی از جانبش را عوام فریبی و غیر قابل پذیرش می‌دانستند. بگذریم از این افراد که بیشتر از روی تعصب و نفرت چنین حرف‌هایی زدند.
عده دیگری هم استدلالشان این بود که چون احمدی‌نژاد در کشور خود با مشکلات زیادی روبروست نمی‌تواند چنین اظهار نظری کند.
در جایی مجری برنامه گفت:
"این دلیل نمی‌شود. خود آمریکا و کشورهای اروپایی هم اینک با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و این جزو مشکلات داخلی آن‌هاست. پس آن‌ها هم نباید در مورد سیاست‌های جهانی حرفی بزنند و تصمیمی در مورد آن بگیرند."
و چه خوب گفت.
اصل موضوع کاملاً قابل درک است و قابل پذیرش که تصمیم‌گیری 5 کشور برای کل کشورهای جهان خود نوعی دیکتاتوریست. بد نیست ما هم برای صحبت‎‌های درستِ افرادی که هرچند اغلب نادرست سخن می‌گویند، اندکی تعصب را کنار گذاشته و بدون هیچ دلیل قانع کننده‌ای به مخالفت برنخیزیم.

*صفحه مربوط به این موضوع در سایت بی بی سی و نظرات کاربران

سقوط - آلبر کامو

از آن دسته کتاب‌هایی که حرف دل آدم را با زبانی که خودت نداری و قادر به زدنشان نیستی، می‌زنند. خودت را تصور می‌کنی که مغزت را چند روزی به نویسنده‌ای قرض داده‌ای تا او با قلمش ذهنیات شفاهی‌یت را به صورت کتبی بر روی کاغذ بنویسد. جاهایی هم که کمی غریبه هستند حاصل ذهنیات خود نویسنده است و آن‌ها هم جذابیت‌های خود را دارند. ولی در بیشتر موارد ذهن، ذهن توست و عقاید، عقاید تو.

پشت جلد:
"در یکی از می‌کده‌های آمستردام، مردی از خود و زندگی خود سخن می‌گوید و سقوط تدریجی خود را، مرحله به مرحله، شرح می‌دهد. ژان باتیس کلمانس، که روزگاری در پاریس وکیلی مبرز و موفق، و نمونه انسانی درستکار و گشاده‌دست و پاکباز بوده است، ایک بر این گذشته نگاهی هولناک می‌افکند و در پرتو ذهنی هشیار، دروغ و دورویی خود و دیگران را فاش می‌سازد: در این جهان و در این زمان هیچ‌کس نمی‌تواند خود را بی‌گناه بداند. تصویری که کلمانس از خود عرضه می‌کند ناگهان تصویر خود ما می‌شود."

زندگی با چشمان بسته


فیلمی که بعد از 3 سال اکران شد و در شهرستان‌ها هم اجازه پخش ندارد! این یعنی فیلم به اجبار مخاطب خاص خود را پیدا کرده. یعنی هنوز اشخاصی هستند که با دیدن این روایت خونشان به جوش آید از زیر سوال بردن ذهنیت اکثریت یا همان عُرفِ جامعه. مخاطب فیلم عوام هسنتد و نه خواص که خود این موضوعات را درک کرده‌اند. مشکلات جوانان و فراری بودن آن‌ها از خانه و خانواده که تبدیل به کانونی کاملا سرد و بی‌روح تبدیل گشته، امری خاص نیست که فقط مخاطبی خاص داشته باشد. چه پسر و چه دختر دیگر کششی به زندگی در بین خانواده خود ندارند. فقط در این بین پسر می‌تواند به حکم کار کردن استقلالی به‌دست آورد و برای خود زندگیِ تازه‌ای شروع کند، ولی دختر اگر بخواهد از خانواده مستقل شود با مشکلات زیادی روبرو می‌گردد و جامعه او را به بدنامی می‌شناسد.
با اینکه چیزی حدود 8 دقیقه از فیلم از زیر دست ممیز جان سالم به در نبرده است، باز هم فیلمنامه و جزئیات ریز و درشت و موسیقی متن و دیالوگ‌ها آنقدر خوب بودند که خود را به بیننده بقبولانند.
لذتِ تلخِ دیدن این فیلم را از دست ندهید.
--------------------------------

خدا کجاست؟ در چه مکان‌هایی می‌شود بیشتر خدا را حس کرد؟
شهری مثل مکه؟ جایی که خانه خدا قرار دارد و بعضی افراد در طول عمرشان آرزوی دیدن آنجا را حتا برای چندین و چندمین مرتبه دارند تا شاید در آنجا به خدا نزدیک‌تر شوند.
ولی نه. خدایی در آنجا نیست. در آن بیابان‌های بی آب و علف مکه چه خدایی می‌تواند وجود داشته باشد؟
خدا جای دیگری‌ست. خدا در سواحل مدیترانه است. خدا در جنگل‌های سوئیس در دامنه‌های آلپ است. خدا در جنگل‌های مِه گرفته است، در همین جنگل‌های شمال خودمان. خدا در تک تک ذراتِ آبِ روانِ رودخانه‌ایست. شاید هم یک دریاچه یا آبشار.
خدا شب‌ها درست در بالای سر ماست؛ در بین ستارگان و کهکشان راه شیری.
خدا و عظمت خداوندی اینجاهاست و ما جای دیگری دنبالش می‌گردیم. به خدا زیباترین القاب را می‌دهیم ولی در بین ماسه‌های روان شهر نیمه ویرانی چون کربلا به دنبال خدا می‌گردیم. در سخت‌ترین شرایط و زشت‌ترین موقعیت‌ها و مکان‌ها به دنبال خدا می‌گردیم درحالی که کافی‌ست کمی چشممان را باز کنیم و به زیبایی‌های طبیعت نگاه کنیم تا خدا را در آنجا ببینیم.