وقتی به هم خیلی نزدیک میشید؛
وقتی به واسطه این خیلی نزدیک شدن،توقعات بیجاتون از هم خیلی بالا میره؛
واضح هست که با کوچکترین تلنگری از طرف مقابلت که از برآورده نشدن توقعات سرچشمه میگیره،میشکنی و خُرد میشی؛
فاصلهتو با طرفت حفظ کن تا همیشه بیشترین لذتو وقتی در کنارش هستی ببری.
وقتی به واسطه این خیلی نزدیک شدن،توقعات بیجاتون از هم خیلی بالا میره؛
واضح هست که با کوچکترین تلنگری از طرف مقابلت که از برآورده نشدن توقعات سرچشمه میگیره،میشکنی و خُرد میشی؛
فاصلهتو با طرفت حفظ کن تا همیشه بیشترین لذتو وقتی در کنارش هستی ببری.
۱۵ نظر:
خیلی تلخه ، ولی متاسفانه ما یاد نگرفتیم به کسی نزدیک بشیم بدون اینکه توقعاتمان از آن شخص تصاعدی افزایش یابد و بدون اینکه کمی هم به این فکر کنیم که ممکن است طرف مقابل هم از ما انتظاراتی داشته باشد .
اگه قرار بر حفظ فاصله باشه پس در کنارش بودن چیه؟
متنت تناقض داره
راجع به خود متن خیلی نظر خاصی ندارم. موافق نیستم درواقع چون بهنظرم توقع باید کنترل بشه. یعنی کنترل هم نه، تنظیم بشه نسبت به حدی که طرف مقابل میتونه انجام بده. خیلی هم نشانهی از بین رفتن صمیمیت نیست اون برآورده نشدن توقع. لااقل خودم خیلی وقتا تجربهاش کردم.
بگذریم
اومدم فقط که بگم خیلی زیاد خوشحالم که سبک نوشتهات برگشت به حالت قبل. قبلی واقعن عذابآور بود چون یه خط درمیون جدید و قدیمی میشد.
اولین کامنتمه توی وبلاگی غیر از وبلاگ خودم! همینجوری افتتاح :دی
صرفن تئوریه حرفت
نمیشه نمی تونی
وقتی به یکی نزدیک شدی دیگه شدی نمی تونی حفظ فاصله کنی
اگه هم از همون اول حفظ فاصله کنی که دیگه صمیمی نمیشی
باید توقعات رو درست کرد مشکل از فاصله نیست مشکل توقعات آدمهاست
@مهندس
نگفتم که کلاً قطع رابطه کنید!
@یکبارگی
گاهی اوقاتم موجب از بین رفتن روابط میشه.باور کن.
گاهی اوقات که همین جوری سر سری چیزی نوشته بشه همون جوریا میشه دیگه.
وبلاگتم عالی هم متعالی.امیدوارم دیگه مَه و خورشید و فلک دست به دست هم ندن تا این یکی رو هم نابود کنن!!:دی
@امین
کدوم حرف ما تئوری نیست!؟
@دیلماج
شاید
کاملا موافقم
دیگه مثل قدیم رفقا با حال نیستن
فک نکنی شامل تو نمیشه این مثل
آخه ببین
خیلی کلی داری میگی توقع
باید معلوم شه حد این توقع کجاست
اگه به منه، میگم کسی که بهخاطر یه همچین مسالهای ممکنه رابطه باهاش کلن قطع بشه همون بهتر که قطع بشه!
ولی آخه بازم میگم
توقع داریم تا توقع
من با این فاصله که گفتی موافقم.شرط صمیمی بودن نزدیک شدن بیش از حد نیست.اون ادمهایی هم که سالهاست عاشق هم هستند و یا حتی به عنوان دوست با هم خیلی صمیمی هستند ،علتش این هستش که یکجاهایی از هم دورند.منتهی ما ایرانیها در اکثر مواقع افراط و تفریط هستیم.
شهرزاد
شهرزاد
این حرفت فقط در حد حرفه سینا
واقعیت اینه که نمی شه اینطوری با همه تا کرد. یعنی درستش هم اینه که نشه با همه حفظ فاصله کرد. این کارو می شه برای خیلی از آدما انجام داد اما یه عده ازش مستثنی می شن.. چون ما نمی تونیم تو فاصله با آدما زندگی کنیم نیاز داریم به بعضیا نزدیک باشیم و بعضیا خیلی خیلی نزدیک تر ...
و متناسب با رابطه ای که با اون آدم داری یه سری چیزا بینتون شکل می گیره که تو اسمش رو می ذاری توقع و می گی ویرانگره در حالی که اینطوری نیست... نمی شه توقعی نداشت چون اساساً تواقع از جایی میاد که نیاز ایجاد می شه یعنی تو نیازی داری و انتظار داری طرفت اونو برآورده کنه به نوعی. و این به خودی خود بد نیست اما چیزی که خرابش می کنه اینه که نتونی کنترل کنی توقعات و میزانشو و طرفتو نشناسی که کلاً حد و ظرفیتش چقدره.
خیلی از وقتها اسم این انتظار توقع نیست، یک جور محبته یه جور بده بستونه، چیزی که دوستیت رو زیباتر می کنه مثلاً من از بقال کوچه مون انتظار ندارم که حالمو بپرسه یا وقتی ناراحتی دارم بیاد بشینه کنارم بگه دردت چیه، اما از کسی که اسم دوست اون هم نزدیک یا مزدیک ترینو می ذارم روش، این توقع رو دارم و به نظرم ناحق هم نیست و اگر اون بی تفاوت باشه نسبت بهش گلایه ی من به حقه چون دریغ کردنه این به معنای حفظ استقلال نیست به معنای بی محبتی ، بی تفاوتی یا یه جور خسّته بودنه تو خرج کردن چیزی که ازش چیزی رو کم که نمی کنه بهش اضافه می کنه. این یه مثاله اما می خوام بگم درسته که حتی با صمیمی ترین آدمها هم همیشه یه پرده ی جدا کننده ای هست اما هیچ وقت با وایسادن تو 2 متری آدما نمی تونی دوست نزدیکی باشی یه جاهایی باید وارد حیطه زندگی همدیگه بشید و از هم انتظاراتی هم خواهید داشت فقط باید اون انتظارات معقول باشن
معقول یا متانسب با ظرفیت دو طرف
@مصطفی
تا باحال بودن رو چی معنی کنی
@یکبارگی
گفتم توقع بیجا که
@حیاط خلوت
بازم میگم،گفتم توقعات بیجا و نه هر توقعی.
همدم بودن برای دوست که از بدیهیاته.
شاید با یه مثال حرفم بهتر جا بیفته.
فکر کن به یکی خیلی نزدیک شدی.مطمئنا در مسائل و مشکلاتی هم باهاش حرف میزنی.حالا اون طرفت بیاد به جای اینکه در مورد حل مسائل باهات مشارکت کنه و اگه تونست راهنماییت کنه،بیاد و به نوعی برات تعیین تکلیف کنه(به دلیل اینکه خیلی بهت نزدیکه و حتی از روی نظر خیری که داره) و انتظار داشته باشه تو به حرفش عمل کنی،در حالی که اون تو موقعیت تو نیست و بالاخره یه سری چیزا بین شما فرق میکنه که در مواردی باعث میشه(با اینکه خیلی به هم نزدیکید)نتونید مثل هم عمل کنید.و وقتی تو به حرفش عمل نکردی از دستت شاکی بشه!
این میشه اون توقع بیجا.
حالا من دلیل بوجود اومدن این توقعات بیجا رو هم به نزدیکی بیش از حد میدونم.
اگه آدما این قد معقول باشن و بتونن حد توقعاتشونو کنترل کنن،مطمئنا دوستی خوبی خواهند داشت ولی اکثرا این جور نیست!
منم منکر روابط صمیمانه نیستم و خودم همیشه سعی میکنم پیش قدم باشم در بوجود آوردن این روابط و سعی خودمم میکنم که خیلی زیاد نزدیک نشم و مراقب توقعاتمم باشم.
خب راستش من اون بیجا رو ندیدم از اول!
ولی باز هم همین "بیجا" گسترهی توضیحیش از ذهن من به ذهن تو تا ذهن هرکس دیگه متفاوته. قبول داری حتمن دیگه. نمیشه هم به هیچکس نزدیک نشد که
@یکبارگی
خاب آره.اتفاقا میخواستم بنویسم که این برای هر کسی هم متفاوته تعریفش و سطحش،ولی بازم ننوشتم دیگه!
قبول دیرم دیگه که نمیشه به هیچ کسی هم نزدیک نشد.اون وقت اگه آدم به هیچ کس نزدیک نشه میشه یه آدم مالیخولیایی و منزوی و دور از عالم بشریت!
آخخخخ
گل گفتی
با حال بودنو نمیشه تو نت برات معنی کرد هر موقع دیدمت بگو تا بت بگم معنیشو فقط در همین حد که یکی از معنیاش مرامو معرفت بین رفقاس
ارسال یک نظر