- "این خط چه قدر آشناست، ولی چرا این نوشتهها اصلاً آشنا نیستن!؟
اِ اینکه خطِ خودِ منه! من کِی اینارو نوشتم!؟"
- "هووووم! این کتاب چه قدر نو مونده! یادمه موقع خرید عکسای قشنگی توش دیدم!"
- "اون کتابِ کو!؟ اسمش چی بود خدااااا!؟ استادم میگفت کتابِ خوبیه. کتابِ خوبیم بودا، توش شماره دو تا دختر نوشته بودما!"
- "چرا تو این جزوه به جای نکتههای درسی، نکتههای عاشقانه نوشته شده!؟ مگه سر کلاس چندتا دختر بود!؟"
- "اون کتابو که اول ترم خریدم و استادم میگفت مرجع اصلیه درسه کوش!؟
آها. ایناهاش. این لایِ کتابای سوزوندنی چی کار میکنه!"
- "مطمئنی ما همه این کتاب کلفتهرو خوندیم!؟"
- "این درس در مورد چی هست اصلا!؟"
- "اصلاً من کِی این درسو برداشتم!؟"
.
.
.
۱۲ نظر:
خونسردی خودت رو حفظ کن
:دی
راستی،اول
دوم
سوم
چهارم
دنیا
پنجم
سرور
بابا خوش به حالت. مینویسی، کتاب داری.
من آخر ترم از دوستان جزوه رو میگیرم و کپی میکنم. اگه کافی نبود اون صفحات مهم کتاب رو هم کپی میکنم.
شب امتحان را با ما تجربه کنید. دیریدیریدیم ...
:دی
آخرشم بهت بگن صنایع آسونه!
اصلا من کیه ام؟؟ کیههههههههههههه؟؟؟؟
@ مسعود:
پس که حالا شب امتحان جزوه کپی می کنی، آرهههه؟؟؟؟
@فاطمه
پس جایِ من کووووو!!!!
@مسعود
ما داریم، ولی نمیخونیم که!!
@امین
والا به خدا
@دیلماج
شما دیلی هستی!! اینجا وبلاگه!! آِ لاو یو پی ام سی!!:دی
آقا اینقدر فکر دختر نباش؛ ارزشش رو نداره.
ها !
ارسال یک نظر