یک. ابتدا
این متن(+) را بخوانید.
دو. از
اسلام و خوب بودن و بد بودنش و اینکه اولش چه بود و چه کسی از آن سو استفاده کرده
و ... فعلن میگذریم که این خود رشتهایست که سر درازی دارد و جای بحث فراوان.
نتیجه این متن که میشود پاراگراف آخرش را میتوان در همین جملهای که در آن به کار هم رفته خلاصه کرد:
"اولویت اول برای مرد غرایزش است"
این دیگر دیدگاه کدام دین، اعتقاد، جامعه، و یا شخصیست که به خودش اجازه گفتن چنین چیزی میدهد و غرایز مرد را بر هر چیزی تقدم ببخشد و عنوان نماید: مرد=حیوان؟؟ که اگر هم مرد نتوانست غرایزش را ارضا کند، حق دارد دست به هر حرکت حیوانی برای دسترسی به آن غرایز مشترک بین انسان و حیوان بزند؟؟
من نه حافظ حقوق زنانم و نه چیز دیگری. برخوردهای انسانی را بین انسانها و در روابط انسانی قبول دارم و فکر میکنم به عنوان یک مرد حق داشته باشم زمانی شخصی اینگونه خطابم میکند و طوری تفسیرم میکند که تمام وجودم درون یک غریزه خلاصه میشود، ساکت ننشینم و اعتراض خودم را نشان دهم و متنفر شوم از ریشهیِ عمیقِ این قضایا که تمام این مسائل از آنجا آب میخورد و بر اساس بنیانِ قرص و محکم و پشتیبانیِ طرفدارانِ مُخلص، ولی بدون قدرت تفکر و تعقل از خود، اینگونه رشد میکند و شاخه و برگ میدهد و بزرگ میشود.
نتیجه این متن که میشود پاراگراف آخرش را میتوان در همین جملهای که در آن به کار هم رفته خلاصه کرد:
"اولویت اول برای مرد غرایزش است"
این دیگر دیدگاه کدام دین، اعتقاد، جامعه، و یا شخصیست که به خودش اجازه گفتن چنین چیزی میدهد و غرایز مرد را بر هر چیزی تقدم ببخشد و عنوان نماید: مرد=حیوان؟؟ که اگر هم مرد نتوانست غرایزش را ارضا کند، حق دارد دست به هر حرکت حیوانی برای دسترسی به آن غرایز مشترک بین انسان و حیوان بزند؟؟
من نه حافظ حقوق زنانم و نه چیز دیگری. برخوردهای انسانی را بین انسانها و در روابط انسانی قبول دارم و فکر میکنم به عنوان یک مرد حق داشته باشم زمانی شخصی اینگونه خطابم میکند و طوری تفسیرم میکند که تمام وجودم درون یک غریزه خلاصه میشود، ساکت ننشینم و اعتراض خودم را نشان دهم و متنفر شوم از ریشهیِ عمیقِ این قضایا که تمام این مسائل از آنجا آب میخورد و بر اساس بنیانِ قرص و محکم و پشتیبانیِ طرفدارانِ مُخلص، ولی بدون قدرت تفکر و تعقل از خود، اینگونه رشد میکند و شاخه و برگ میدهد و بزرگ میشود.
۱ نظر:
اگر واقعا زدن در حد چوب مسواک و عشوه اسلامیه پس چرا راه اول نیست می تونه بعدشم به زنش بگه "ای بلا! " بلکه دلش به رحم بیاد
من نمیفهمم این همه علم روانشناسی پیچیده هست و تازه با هزار بدبختی نمیشه راه حل قطعی حتی برای یک کیس پیدا کرد چطوره که نسخه یک دست برای همه مردم عالم میشه با شیوه های زندگی متفاوت و مشکلات متفاوت... چرا توی دستور قرآن این نیمده که ریشه یابی شه اصلا مشکل چیه به قول خودشون نزد فقیه و عادل و قاضی و فلان برن! همه راه حل های مهربانانه ختم به کتک زدن میشه؟ راه های دیگه ای نیست؟
پاراگراف آخر هم که به قول تو تکلیفش معلومه آدم نمیدونه چی بگه! درسته که 50 درصد تلاقها تو ایران و درصد زیادی از اختلافا تو همه دنیا برمیگرده به داشتن یه رابطه زناشویی سالم یا نه اما این معنیش این نیست که اولین نیاز یه مرد یا حتی زن همینه! این چه تعریفیه اصلاً؟ کم بودن زنایی که تمکین هم نمودن اما آقای محترم سر از جای دیگه درآورده و یا تمکین هم ننمودن اما آقا هیچ وقت پاشو از حریم وفاداریش بیرون نذاشته؟
ارسال یک نظر