بیزارم
از منبر و حرفهای بالای منبری. چه بالای منبر آخوند باشد و چه غیر آخوند، چه
قرائتی باشد و چه شریعتی و چه دکتر فرهنگ هلاکویی!
نهایت
بیاختیاریست مغزت را دست کسی سپردن که به سلیقهی خودش از هر طرفش خواست گاز
بزند و به شکلی که خودش دوست دارد، درش بیاورد.
منبر
یک مشکل اساسی دارد. تنها یک نفر حرف میزند. در جایگاه خدا قرار میگیرد،
شنوندگانِ محض بدون داشتن آنچنان اختیاری جهت بیان نظرات خود، با یک حساب ساده میشوند
بندهی خدا و بنده هم که در برابر قدرت و ارادهی خدای خود هیچ قدرت و ارادهای
نخواهد داشت و تسلیم در برابر او و فرمانهای اوست.
کارشان دقیقن
مثل فالگیرهاست! آنقدر حرف میزنند و آنقدر حرف میزنند و آنقدر حرف میزنند تا گیجت
میکنند و سرت را به دَوَران میاندازند و قدرت تفکرت را میگیرند و تفکر خودشان
را در جایش قرار میدهند.
جای
علم، دین، جلسات جامعهشناسی یا رواندرمانی، در کلاس درس است و جلسات مشاورهای با
مشارکت همهی شرکتکنندگان و نه بالای منبر.
۱ نظر:
منبر كلا خوب نيست ازون بدتر گوشيه كه اجازه جولاندادن مي ده به دهان بالاي منبر
ارسال یک نظر