شهربانو، نوشته محمدحسن شهسواری، نویسندهیِ شبِ ممکن و پاگرد(لغو مجوز شده).
با توجه به سوابق، این کتاب هم میتوانست اثر خوبی باشد. ولی آن چیزی که باید، نبود. اصلا هم نبود. بیشتر شبیهِ فیلمها و سریالهای تلویزیونیِ سفارشی بود. شاید در این سالها شهسواری بیشر از اون چیزی که باید به تماشای چنین فیلمهایی نشسته و تحت تاثیر آنها قرار گرفته.
این نکته در ابتدای کتاب خودنمایی میکند:
"براساس داستان بلند شهربانو، فیلمی به کارگردانی علیمحمد قاسمی ساخته شده است."
پاگرد کجا و شهربانو کجا ... .
۴ نظر:
هر وقت می رم مولا وسوسه می شم یه سری ازین داستانای جدید این جوونا رو بخرم. اتفاقاً اینم دیدم. اما سابقه ذهنی خوبی از شب ممکن نداشتم. پاگرد رو هم که خودت بهم داده بودی و هنوز تز نیمه رد نشده. گفتم بذار این تموم شه ببینم بقیه کتاباشو بخونم یا نه! اما نمی دونم چرا اون کشیشی که باید نداره داستان نویسیش در کل. تو هر کتابش یه چیزایی می ره رو اعصابت به خصوص بعضی جزئیاتی که مهم نیستن و کمکی به داستان نمی کنن. شایدم به خاطر همون شغل خبرنگاریش باشه
کتابای این جوونا!؟بابا ننه بزرگ!!:دی
حالا این مولا کیه؟ کجاست؟
من پاگرد رو بیشتر از شی ممکن دوست میداشتم. ولی در کل این یکی رو اصلا نخونی بهتره.
همه روز به روز بهتر میشن، این یکی داره روز به روز بدتر میشه!
کتابفروشی مولی، همونی که یکبارگی هم نوشته بود، روبروی ایستگاه اتوبوس بی.آر.تی دانشگاه تهران.. بزرگه سنگ قهوه ای داره توش پله می خوره و اینها
نرفتم
ارسال یک نظر