شهری مثل مکه؟ جایی که خانه خدا قرار
دارد و بعضی افراد در طول عمرشان آرزوی دیدن آنجا را حتا برای چندین و چندمین
مرتبه دارند تا شاید در آنجا به خدا نزدیکتر شوند.
ولی نه. خدایی در آنجا نیست. در آن
بیابانهای بی آب و علف مکه چه خدایی میتواند وجود داشته باشد؟
خدا جای دیگریست. خدا در سواحل
مدیترانه است. خدا در جنگلهای سوئیس در دامنههای آلپ است. خدا در جنگلهای مِه
گرفته است، در همین جنگلهای شمال خودمان. خدا در تک تک ذراتِ آبِ روانِ رودخانهایست.
شاید هم یک دریاچه یا آبشار.
خدا شبها درست در بالای سر ماست؛ در
بین ستارگان و کهکشان راه شیری.
خدا و عظمت خداوندی اینجاهاست و ما جای
دیگری دنبالش میگردیم. به خدا زیباترین القاب را میدهیم ولی در بین ماسههای
روان شهر نیمه ویرانی چون کربلا به دنبال خدا میگردیم. در سختترین شرایط و زشتترین
موقعیتها و مکانها به دنبال خدا میگردیم درحالی که کافیست کمی چشممان را باز
کنیم و به زیباییهای طبیعت نگاه کنیم تا خدا را در آنجا ببینیم.
۲ نظر:
واقعا! چرا هر کی هر چی رو میگه ما بیاد چشم بسته قبول کنیم؟
چرا اینایی که ادعای روشنفکریشون میشه هم تا مکه نرن دلشون آروم نمیشه؟ چرا یکیشون هم فکر نمی کنه که گیر یه سری آدم زرنگ افتاده که از سادگی مردم سواستفاده می کنن و کلی پول به جیب می زنن؟ پس کی تصمیم می گیریم به عقلمون رجوع کنیم؟؟؟
الآن داشتی گودرزی و شقاقی رو به هم ربط میدادی؟
ارسال یک نظر