چند وقت پیش استادی(!) بود، عباسی نام.
میگفتند دکتر عباسی. باید آدم باسوادی باشد. حداقل اینقدری سواد دارد که واژههایی
را که سالها در تلاشم معنایشان را حفظ کنم، پشت سر هم ردیف میکند و جملاتی میسازد
بس فلسفی که منِ مخاطب که هیچ، احتمالن خودش هم نمیفهمد معنایش چه میشود!
تحلیلهایش هم از فیلمهای روز مثال
زدنی بود. خودتان بهتر میدانید از چه لحاظ حرفهای میزد که تا آن زمان هیچ کس هیچ
مثالی شبیه به آنها به یاد نداشت. میدان هم داشت. دعوت در چند برنامه تلویزیونی و
چاپ مقالات و تفسیراتش در چند مجله و روزنامه باعث شد که یک دفعه بزرگ شود.
بزرگ شدنش هم آنقدری بود که منی که اسم بزرگترین فیلسوفان و عقایدشان در یادم نمیماند،
اسم این شخص در خاطرم بماند.
متاسفانه چند وقتیست دیگر از این استاد
خبری آنچنانی در دست نیست!
چند وقتیست تریبون به شخص دیگری سپرده
شده که همانند همان دکتر نام برده و حتا بیشتر از آن و این دفعه در یک زمینه تخصصی
سواد دارد. یه درجه استادی هم یدک میکشد. به این یکی بیشتر هم رسیدهاند و تریبون
هفتگی در اختیارش گذاشتهاند تا کاملن بتواند به یکهتازی بپردازد و طرفدارانی سینه
چاک برای خودش دست و پا کند و با حرفهای گاهن عجیب و غریب، خود را بزرگتر
هم کند. میشناسیدش. شخصیست که اخراجیها(آن هم شماره دو-اش) را فیلم خوبی میداند
و جدایی نادر از سیمین را فیلمٛفارسی(از الفاظ من درآوردی خودش که برای تحقیر
فیلمها به کار میرود!). استاد فراستی را میگویم.
از این نوع موجودات هر چه قدر هم باسواد
باشند، در نزد من نمیتوانند صاحب احترامی باشند. کسانی که با کوبیدن بهترینها میخواهند
برای خود شجاعت و بزرگی به دست میآورند. گیرم جدایی نادر از سیمین فیلمی
مزخرف. حتا بدتر از همان اخراجیها. اگر به ازای هر 10 ایرادی که به جدایی نادر از
سیمین گرفته بود، تنها یک خوبی هم ذکر میکرد هنوز احترام و تحمل حرفهایش را برای
من نگه میداشت.
در این دور-دور روزگار، هر کسی دوری
برای خود مییابد و میآید و حرفهایی میزند و بزرگ میشود و بزرگترش هم
میکنند و با همان سرعت بزرگ شدنشان هم به فراموشی سپرده میشوند. کافیست تاریخ
مصرفشان تمام شود.
* جدیدترین مصاحبه استاد فراستی (+) (آنچنان خواندنی هم ندارد!)
۱ نظر:
فیلم فارسی فک کنم حداقل 30 سالی باشه که استفاده میشه
ارسال یک نظر