در چشم باد

قسمت آخر "در چشم باد" ،یکی از معدود سریال‏های جذاب و خوش ساخت تلویزیونی که در این چند سال ساخته شده بود،پخش شد و این سریال هم به پایان رسید.
این سریال با هزینه‏های میلیاردی ساخته شده ولی انصافا این مخارج در راه درستی به کار رفته‏اند و مانند سریال یوسف پیامبر این پول‏ها صرف دکورها و تزیینات آبکی و بچه‏گانه نشده بودند.
از لحاظ بازیگر هم یکی از سریال‏های پر بازیگر بود و گاه بازیگرانی که فقط در فیلم‏های سینمایی بازی میکردند در این سریال حضور داشتند.بازی پارسا پیروزفر در این سریال مثال زدنی بود.تنها اشکالی که گاهاً به سریال وارد میشد بازی بازیگر زن تاجیک بود که در میان بازی فوق‏العاده دیگر شخصیت‎‏ها یک سر و گردن پایین‏تر بود.
مسعود جعفری جوزانی را میتوان از این به بعد جزو کارگردانان مطرح و برجسته ایران قلمداد کرد.داستان فیلم و روایت زندگی یک شخص از دوران کودکی تا کهن‏سالی و همزمان با آن اتفاقات و رویدادهای مهم و قابل توجهی که پیرامون شخصیت اصلی داستان میگردد،ایده‏ای نو و غیر تکراری بود.فیلم‏نامه با اینکه در مواردی اندک مجبور به جانب‏داری از افرادی و پایین کشیدن افرادی دیگر بود ولی در اکثر موارد این جانب‏داری‏ها آنچنان نبودند که در ذوق بزند.فیلمبرداری بسیار عالی و خیلی بهتر از اکثر فیلم‏های سینمایی ما بود.به شاهکار گریم هم میتوان با مراجعه به قسمت‏های پایانی فیلم و دیدن چهره پارسا پیروزفر در سن کهن‏سالی پی برد.جلوه‏های ویژه سریال خیلی نزدیک به واقعیت و باور پذیر بودند.انتخاب فضا که گاه در شمال ایران بود و گاه در تهران قدیم و گاه در آمریکا و گاه در جنوب ایران و مناطق جنگی بسیار مناسب بود.طراحی صحنه و لباس و آهنگسازی حسین علیزاده و ... همه و همه باعث شدند "در چشم باد" سریالی جذاب و دیدنی از آب درآید.
خلاصه که این سریال دربین آن سریال‏هایی که تاکنون پخش شده بود از هر لحاظی قوی‏تر و خوش ساخت‏تر بود و پیشنهاد میکنم که اگر ندیدید،اگر سی دی هایش بیرون آمد که احتمالا می‏آید،آنها را تهیه کنید و برنامه دیدن آن را در بین برنامه دیدن سریال‏های خارجی قرار دهید.
*یکی دیگر از اشکلاتی که آن هم زیاد به چشم نیامد روند کندی بود که در بعضی قسمت‏ها به چشم میخورد.
*ایده پخش تصاویر حقیقی سال‏های جنگ در لابه‏لای تصاویر فیلم و به نوعی تطبیق دادن روایت فیلم با آنچه که در واقع اتفاق افتاده بود بسیار لذت‏بخش بود.
*از اینکه چند قسمتی را ناخواسته از دست دادم افسوس میخورم مخصوا اینکه این قسمت‏ها در آمریکا فیلمبرداری شده بودند.

۱۴ نظر:

دیلماج بانو گفت...

چقدر دلم می سوزه که از دستش دادم از ماه رمضون که برنامه های تلویزیون عوض شد دیگه ندیدمش تقریبا می تونم بگم ندیدمش ولی همیشه افسوسشو می خورم

امین گفت...

من مستمر ندیدمش
گاهی تک و توک
اما خیلی خوب بود
نماهای کارت پستالی! رنگ های زنده ، گریم و صحنه های خوب
داستان
موسیقی
و قسمت آخرش
که خیلی عالی بود

2nya گفت...

این تلویزیون ما دائم الخاموشه!
الانم فقط واسه فوتبال روشنه:دی
برای همین کلا خبر زیادی ندارم راجع به سریالا و اینا

2nya گفت...

=)))))
این لینک گاف یانگومی خیلی باحال بود!!!

Mostafa گفت...

در کل از نظر فیلم برداری سریال فوق العاده عالی و از نظر صحنه آرایی بی نهایت روش کار شده بود ولی از نظر گریم خیلی بی خود ومسخره گریم شده بود به طوری که توی قسمت های آخر دست های پارسا پیروز فر خیلی جوون و بدون چروک در صورتی که رو صورتش چروک های ریز وجود دارد
میشه گفت سریال کلا بیت المالو به باد داده با کش دادنای مسخره و بیخودش و سوتیای گیرمو و...
به کل من میگم سریال بی خود و وقت تلف کنی بود

Unknown گفت...

@امین
قسمت آخرش جنگای چریکی یا همون سپر کردن بدن ها جلوی گلوله رو خوب نشوون داده بود.احساسات آدم رو بر می‏انگیخت!!

@مصطفی
اتفاقا اون چیزی که تو میگی سوتی گریم یکی از قوتاش بود!!تا حالا به دستای یه دکتر جراح دقت کردی!؟تازه مگه اصلا پوست دست چروک میشه!؟
بعدش که میشه بگی این فیلمو داری با چی مقایسه میکنی که میگی مسخره و بی خود بود!؟کش دادنشو تو چند تا قسمت موافقم ولی بی خود بودنشو ن اصلا.

Mostafa گفت...

اولا که از قبل گفته بودم که اگه دکی تو حنگ بمیره مسخرس دوما یه ذره اون مخ نداشته تو به کار بنداز ببین آدمی که همه حور رنح وتبعیدو تحمل کرده بچه داهاته و تو ارتش زمان رضا شاه بوده میتونه دستش چروک نباشه سوما اگه بخایم به سوتیاش به پردازیم یه کتاب در موردش در میاد چهرما لازم نیست واسه نقد یه چی اونو با چیز دیگه ای مقایسه کرد چون اصلا دیگه نمیشه بهش نقد گفت به اون میگن چشمو هم چشمی

حیاط خلوت گفت...

سریالو ندیدم جز چند قسمت

از بازی ها خیلی خوشم اومد به خصوص تو دوران قدیم و بچه گی پارسا پیروزفر
اما به مرور که رسید به معاصر کشدار شدن داستان که عادت همه سریالاست و فلش بک های زیادی و بی ربط و چسبوندن همه چی به جبهه باعث شد که اصلاً دلم نخواد تماشاش کنم
اما چون کامل ندیدمش نمی تونم نظر قابل توجهی بدم

لینک یانگوم هم خدا بود :))
لباساشونم سوتی داشت یه مارکایی رو یادمه تن بعضیا می دیدی که اون موقع نبوده

بارون خانوم گفت...

سریال خوبی بود،تو این دوران قحطی سریالهای به درد بخور کار خوبی بود.
و چقدر زمان پخشش به جا بود،درست از زمانی شروع شد که نیاز داشتیم کسی تمام آنچه که سالها بر وطن و مبارزانش رفته رو بهمون گوش زد کنه...
و چقدر تنگ نظر بودند ،آنها که ندیدند تکرار تاریخ را.

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

تلویزون نمی بینم:(

فاطمه گفت...

من شنیدم 12 میلیارد خرج کرد
ولی خدایی بعد از چند قسمت اولش،خیییییلی بیخودی کشش دادن
گاف یانگومی هم جالب بود گرچه من که ندیدم:دی

مسعود گفت...

من اولا نگا می کردم. وسطاش خورد به خدمت مقدس سربازی و دفاع و حراست از استقلال و تمامیت ارزی مملکت و این حرفا، نشد ببینم. پس در مورد اون وسطها هیچ نظری نمی تونم بدم. سه چهار قسمت آخرش رو ولی باز دیدم. بد بود. پسندیدیم.

ماریه گفت...

من همه قسمتاشو ندیدم ولی تقریبن دیدم، همین که می گم تقریبنم برا من یعنی کلی چون اصن حوصله سریال دیدن ندارم، این یعنی این که فیلم خوبی بود.این ایده استفاده از تصاویر حقیقی هم خیلی جالب و خوب بود. ولی برعکس اون چیزی که گفتی گریم و جلوه های ویژه افتضاح بود!
گریم چهره پارسا پیروزفر خوب بود ولی لاله اسکندری و زن تاجیکه و داداش پارسا پیروزفر(اسمش یادم رفته) به معنای واقعی کلمه افتضاح بود.فک کنم پن کیکاشون تاریخ مصرف گذشته بود:)) اون برادرش که شبیه کارآگاه کوآلا شده بود:))
جلوه های ویژم که بچه بازی بود و اوج افتضاحشم اون قسمتی بود که هواپیما سقوط می کنه و ده بار شاهکارشونو تو تبلیغاتش نشون دادن!

Elham گفت...

***


نقطه ضعف این فیلم پایانش بود ! پایانی کاملا قابل پیش بینی و مطابق با مد روز ! البته قبول دارم که اگر همه چیز بخوبی و خوشی تمام می شد هم پایان خیلی بدی بود بنابراین کارگردان باید دنبال یک پایان جدید می گشت !!!

................

یکی از نکات فوق العاده جالب این سریال صحنه های مربوط به جنگ بود که فارغ از قهرمان بازی ها و فضای غیر واقعی که در اکثر فیلم ها و سریال های مربوط به جنگ به تصویر می کشه ، هراس جبهه های جنگ و بی پناهی رزمنده ها و وحشت حاکم بر فضا بخوبی به تصویر کشیده شده بود !


***
Elham
***