‏اهل گِله و شکایت نیستم. اونم از کی، از خدا.
ولی این بار میگم. نه به خاطر خودم، خودم این‏قدرها بدهکارش هستم که هربلایی سرم بیاد جرئت نداشته باشم دَم بزنم. به خاطر اونایی میگم که این حقشون نیست. حقشون تحمل درد و رنج نیست. نیست ولی داره بهشون سخت میگذره. روز به روز هم تعدادشون بیشتر میشه.

آخه چرا خدا!؟ چرا!؟ چرا هر چی درد و رنج هست رو میذاری تو دامن بنده‏های خوبت!؟ این دردها جزای کدوم گناه نکرده‏شونه!؟ کو اون همه مهربونی و رئـفتِـت!؟ چرا خودتو اینقد از بنده‏هات دور میکنی!؟ چرا یه کاری میکنی که دیگه بنده‏هات بهت اعتماد نکنن!؟
چرا خدا!؟ چرااااااااااااااااااااااااا!؟