نوبهاران


فقط یک ورق از ورق‏های تقویم باقی مانده. فقط یک ورق، فقط یک روز.
دیگر باید آن تقویم را دور انداخت. دیگر به درد نمی‏خورد. تمام شده، رفته است پیِ کارش. هر کدام از صفحاتش به یک رنگی درآمده. دیگر نمی‏شود صفحات را سفید کرد. دوباره نشستن و صفحات آن تقویم را ورق زدن و حسرت روزهای از دست رفته را خوردن، هیچ فایده‏ای ندارد.
باید یک تقویم نو خرید.
حالا دوباره یک عالمه صفحه‏یِ سفید داریم. یک عالمه امید و آرزو و چیزهای دست‏نیافته تا به حال.
دیگر مهم نیست چه بود و چه شد. مهم چیزی‏ست که هست و خواهد شد.

* عیدِ همگی مبارک. سال خوبی پیشِ رو داشته باشید، همراه با شادی و نشاط و موفقیت.
* نوبهاران - آرمان

۶ نظر:

امین گفت...

بود ، هست ، خواهد شد
این سه تا باهم معنی پیدا میکنن
باهمن که مهم میشن

2nya گفت...

>:D<
ویوا همه روزهای پیش رو، همه صفحه‌های سفید

رز سیاه گفت...

بر شما نیز چنین

سبک جدید گفت...

نوبهار شما هم مبارک
بهارتون پر از امید باشه!

دیلماج بانو گفت...

عیدت مبارک

من که هر سال تقویم سفید برمیدارم و نگاش می کنم و از بوی تازگیش ذوق می کنم و آخر سال که سیاه سیاه شده میذارمش تو کمدم. تقویمای سیاهم پر روزهای زندگیم هستن. روزهایی که وقتی بعد سالها برمیگردم نگاهشون می کنم گاهی به خودم و کارهام می خندم وگاهی مثل همون روز گریه می کنم

حیاط خلوت گفت...

>>:D<<
تعبیرتو دوست داشتم
تا به حال به تقویم و روزا اینطوری فکر نکردم.. شاید چون هیچ وقت واقعا
اون دفتر قبل و صفحه های سیاه رو دور نریختم یا تو ذهنم مختومه نکردم
اما امیدمون به همین ورقای سفیده و قلمای آماده برای پر کردنشون از همه چیزای خوب