کوه می‏نوردیم

 در راه رفت :
+ بریم!؟
_ بریم.
+ بازم بریم!؟
_ بازم بریم.
+ تا قله هم بریم!؟!؟
_ تا اینجا که اومدیم، تا اونجاشم بریم دیگه!

در راه برگشت :
_ مطمئنی ما از همین‏جا اومدیم!؟
+ آره بابا بیا.
_ این نبودا! ما کی این همه راه اومدیم آخه!؟
+ بیا.
.
.
.
_ یه دقیقه، فقط یه دقیقه وایسا استراحت!!
+ بیا، دیگه داریم میرسیم.
_ مُرددددددددم!!
+ راااااااااااااه بیا!!

+ : یه کوهنورد کار درست و راهنمای مسیر (جناب دوستمان)
_ : یه نفر که بیگانگی عجیبی با عقل و شعور و درک و فهم و ... داره!! (من!!)

خب، به همین سادگی شد که قله فتح کردیم! قله‏یِ پهنه‏سار. اونم کی، من! منی که تا حالا تو عمرم بلندترین جایی که رفته بودم ایستگاه 3 توچال (یا به قول دوستمون، ولنجک) بود.
من هنوز زنده‏ام البته! میریم که داشته باشیم برنامه بعدی رو برای دماوند و اینا!!!!!!!!
تو این سفر یه چیزایی و با جون و دل چشیدم و تجربه کردم که بهتره اونایی که تا حالا قله‏ای رو فتح نکردن و البته این نیت رو دارن که فتح کنن، بهش توجه کنن :
1_ قبل از شروع برنامه تماً تصمیمتونو بگیرید که میخواید برید قله یا نه. اگه از قبل تصمیم نگرفتید نرید تا قله بهتره.
2_ برای اولین بار قله‏ای رو انتخاب کنید که مسیر رفت و آمدش زیاد سنگین نباشه.
3_ هیچ وقت تو کوه طول مسیر اون چیزی نیست که با چشم میبینید! اون چیزی رو که میبینید ضربدر 10 کنید تا طول واقعی مسر به‏دست بیاد.
4_ لوازم و وسایل لازم، مخصوصاً کفش مناسب که برای راه رفتن توی برف و یخ و گِل و ... هم مناسب باشه بپوشید.
5_ آخرین و شاید مهم‏ترین نکته اینکه توجه داشته باشید همون مسافت و مسیری رو که برای بالا رفتن طی میکنید، همون رو هم باید در راه برگشت طی کنید. فکر نکنید که وقتی رسیدید به قله دیگه همه چی حله! هنوز یه مسیر برگشت دست نخورده پیش رو هستش! پس انرژی‏تونو برای برگشت هم حفظ کنید.

*با اینکه آخرای مسیر برگشت داشتم به زمین و زمان فحش میدادم(!)(به خاطر رعایت نکردن بند 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و البته چندتا ماده و تبصره دیگه!!) ولی با این حال و در کل حال داد. پیشنهاد میکنم یه بارم که شده تجربه‏اش کنید و البته اگه تجربه کردید خواهشمندیم اون لحظات آخر هیچ یادی از روح ما نکنید!!
1389.08.27

۹ نظر:

دیلماج بانو گفت...

خسته نباشی پهلوون!

سیاه سوخته نشدی؟ :دی

Mostafa Motazedian گفت...

اینو تصحیح کن :تو بلندترین قله ای که رفتی بالا پشت بومه خونتون بوده

قاصدک گفت...

پس خدا رحم کرد نیومدم
:))

اُغلن کبیر گفت...

تو نباید خودت رو دست کم بگیری؛ پیش به سوی کوه‌های تبت!

الهام گفت...

بازم خوبه خودتو از اون بالا پرت نکردی پایین !!!

ولی این حستو خیلی درک می کنم ! بعضی وقتا با اینکه به عالم و آدم فحش می دی و مجبوری بیش از حد معمول از خودت کار بکشی و روح و روانت می ریزه به هم ، ولی خودش دنیایی داره واسه خودش !!! بعد که یه فتح بزرگ رو با کلی مشقت انجام دادی ، بدجور حس افتخار می کنی و کلی هم به فحش دادنای خودت می خندی !!! خیلی حال می ده !!! تبریک می گم که یه چنین چیزی رو تجربه کردی ! اگرچه من فکر کنم از سیزده چهارده سالگی که با بچه های اقوام یه اکیپ می شدیم و می رفتیم کوهنوردی ( البته تپه نوردی عبارت بهتریه !!!) دیگه کوه نرفتم !!! ( آیکون اندوه و حسرت فراوان !!!)

میچیکو گفت...

اووووووووووووووف!!
ببین چقدر سوختی پس.
دی:
جای من حسابی خالی بوده!!!!
:))

cinematopian گفت...

با این تعریفایی که اون کوهنورد کار درست ازت کرد،دماوند کمته، گامو بردار واسه فتح هیمالیا:)

2nya گفت...

نهههههه
این عکسه قبول نیست
زود باش عکس افغانیتو بذار
=)))))

Unknown گفت...

@دیلماج
ممنون جوون!!
نه مسائل ایمنی رو رعایت کردم این دفه!!:دی

@مصطفی
اینم میشه!! البته تا بالای برج میلادم رفتما!! با آسانسور البته!!:دی

@قاصدک
کاش میومدی و بی عقل رو منصرف میکردی ازین تصمیم!!!:دی

@اغلن
کوه های پاکستان و افغانستان رو بیشتر دوست دارم!!:دی

@الهام
منم وقتی تو ماشین نشستم دیگه همه اون حرفا و فحش دادنا یادم رفت!! سختیش تا همین پایین اومدنش بود!!
اِ چرا!؟ الان کرمان کوه نداره بری!؟ البته که من خودمم کوه رفتنو گروهی با دوستان دوست دارم. با دوستات جمع شید و برید و حالشو ببرید.

@میچیکو
این دفه نسوختم دیگه.
جاتم خیلی خالی بود که هی بگی دیگه من نمیام، نمیام!!!!:دی

@میلاد
هیمالیا و اورست رو که به اتفاق میریم و شما رو هم میبریم حالا!!

@دنیا
هیس!! صداشو در نیار!!:دی