بویِ ماهِ مدرسه

این هوای خنک و گَه گاهی هم نَم نَمای بارون، خبر از رسیدن تابستون به خط پایان و شروع پاییزه.
شروع پاییزی که بارزترین خصوصیتش برای من و شاید اکثر هم‏سن و سالای من،شروع فصل درس باشه. بازگشایی دوباره مدارس و دانشگاه‏ها بعد از 3 ماه فراغت. شروع تلاشی دوباره برای رسیدن به هدف.
پانزده سال تمام شروع پاییز برای من شروع تمام این فعالیت‏ها بود. امسال وارد 16مین سالش میشم. ولی امسال یه فرقی با سال‏های پیش داره، فرقی که در خودِ امسال نیست، در سالِ آیندشه. سال آینده‏ای که معلوم نیست برام همین رنگ و بو رو داشته باشه. معلوم نیست هنوز بتونم برم دانشگاه و اسمم دانشجو باشه.
شاید امسال سال آخری باشه که چنین پاییزی رو تجربه میکنم، هرچند که خودم چنین چیزی رو دوست ندارم ولی ممکنه جبرِ روزگار چیزِ دیگه‏ای حکم کنه، حکمی که باید به اجبار در مقابلش سر تسلیم فرود آورد و بهش تن داد.
ولی اگه روزگار فک کرده که من از الان دست‏هام به نشانه تسلیم در برابر این جبرِش بالاست، باید بگم که کور خونده.

۸ نظر:

حیاط خلوت گفت...

دومین سالیه که مهرماهش برام به اون معنی نیست. هر چند پارسال هنوز پام گیر بود و امسال هم باز یه چیزی به اسم درس و کنکور هست، اما به نوعی اون جدا شدن ازون فضا حداقل توی کلاس نشستن و هر روز رفتن و اومدنا دیگه تموم شده.

نمی تونم بگم حس بدیه، خیلی هم خوبه. چون دیگه خودتی که برای روزهات تصمیم گیری می کنی.

از الان هم نمی شه گفت که آدم دوست داره روزی برسه که دیگه درس نخونه یا نه؟ اونم مثلاً برای امثال من یا تو که خود درس خوندنو دوست دارن. اما مطمئنم شکلش عوض می شه اگر به این سبک ادامه پیدا نکنه، نیاز آدم و خیلی خواست ها عوض می شه. اون وخ یه روزی می رسه که آدم به کمرنگی یادش میا تو اول مهر چه احساسی داشته...

نمی دونم اما فکر می کنم اول مهرهای متفاوت تر رو بیشتر دوست دارم

2nya گفت...

برای بار چهارصدم!لطفا بخون از روی متن یه دور گردو

من از مهر ماه خوشم نمیاد. یادگار دوران مدرسست. بسکه عذاب بود برام این بلند شدن صبح زود به خصوص وقتی هوا تاریک بود هنوز. این همه سال رفتم مدرسه، هیچ وقت برام عادت نشد.
هیچ جای دنیا آدم نباید واسه مدرسه ساعت شش صبح بلند شه که توی این بلانسبت خراب شده باید بشه
ماه مهر منو یاد دانشگاه نمیندازه. یاد صبح زود بیدار شدن و مدرسه میندازه. اینه که هر سال ماه مهر میشه، یه جورایی خوشحال میشم ازینکه مجبور نیستم صبح زود پاشم تو تاریکی
حالا، تو هم سال دیگه یا درستو میخونی وسط دانشگاهی، یا با سر کچل وسط سربازخونه ای!:دی

Elham گفت...

روزگار غلط کرده !!!! :d

...........

من پارسال پاییز رو به یه شکل دیگه تجربه کردم ، چون ترم دوم بودم ، پاییز برام معنای شروع مدرسه یا دانشگاه نبود ، یه جورایی زیاد نفهمیدم کی اومد کی رفت !
وقتی بخوای بری مدرسه یا دانشگاه ، پاییز بدجور قد علم می کنه و خودشو نشون می ده ، ولی وقتی مدرسه یا دانشگاه نباشه ، آدم زیاد معنی تغییر فصلا رو نمی فهمه !
حداقل واسه من که اینطوره !
همش می گم اگه مدرسه نبود پاییز رو بیشتر از همه فصلا دوست داشتم ، ولی الان به نظرم اگر مدرسه نبود اصلا پاییز اینقدر برام پررنگ نمی شد .

ایشاالله که هرچی بهتره براتون اتفاق بیفته در سال آینده !

میچیکو گفت...

خب چه عجله ای داری؟؟
بابا آروم آروم برو دیگه.10 تا 10 تا پاس کن درسا رو.مگه مجبور بودی که انقدر زود تموم کنی؟؟
بعدشم بشین بخون که نفرستنت آشخوری!

Mostafa Motazedian گفت...

من که وقتی بچه بودم (نه که الانم بزرگ شدم)تلویزیون آهنگ باز آمد بوی ماه مدرسه بوی شادی های... رو مذاشت میخاستم تلویزیونو بترکونم

بعدم من که سال بعدم دارم تو رو نمیدونم ولی اگه امسال دانشگاهتو تموم کردی ایشالا سال بعد داری میری فوق بخونی

ghazaleh گفت...

باز آمدددد بوی ماه مدرسههههه بوی بازی های راه مدرسهههه :)))

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

والا شما که تا همین آخرا امتحان داشتین
چه جوری اونوخت 3 ماه فراغت؟؟؟:دی

یه دهن کجی اساسی به روزگار بدهکاری
از همین الان به فکر باش

دیلماج بانو گفت...

مهر رو دوست دارم. شهریور همیشه لحظه شماری می کردم که مهر شروع بشه و برم مدرسه. بوی کتاب و دفترای تازه همیشه مستم می کرد.هوای صبح پاییز رو دوست دارم یه خنکی قشنگی داره. مخصوصا وقتی خلوته و برگ درختا خیس هستن. دوست داشتم همیشه پیاده برم مدرسه از یکی از کوچه ها که خلوت بود و پر درخت. همیشه نیم ساعت زودتر راه می افتادم که یواش یواش برم. چقدر صدای گنجشکا رو لابلای درختا دوست داشتم
نمی دونم چرا اکثرا می گن پاییز فصل دلگیری هست. من که عاشق پاییزم