نمیدونم چرا هر چی به سنم اضافه میشه،به جای اینکه به دلیل و علت و فلسفه بعضی چیزا پِی ببرم،نه تنها به چیزی پِی نمیبرم بلکه اعتقادات قبلیم رو هم زیر سوال میبرم و براشون دلیلی پیدانمیکنم!
یعنی چی که تقدیر یک سال آدم‌ها تو شب قدر نوشته میشه!؟مگه تقدیر آدم‌ها از روز ازل نوشته نشده!؟
یعنی هر کی فقط تو این چند شب دعا کنه و قرآن به سر بگیره،فرشتگان براساس این کار لحظهای گناهانشو میبخشن و کاری به چیزی که بود و خواهد بود،ندارن!؟
خدایا!یه کم،فقط یه کم به من بصیرت بده تا فلسفه این چنین شبهایی که گذشت را کمی درک کنم.
*عکس از منصوره معتمدی با عنوان وروجک
۲۰ نظر:
منم دقیقاً همین حسی رو که داری الان، دارم. یعنی نه تنها هر چی از سنم می گذره کمتر دنبال پیدا کردن فلسفه و جواب خیلی چیزا می رم بلکه همون قبلیا هم برام
کمرنگ می شه. البته هیچ وقت تو این زمینه ها اونقدر جست و جو گر نبودم که برم تو کلی کتاب و مباحثه دنبال جوابم بگردم بعد هم بگم گشتم نبود یا گشتم و بود. بلکه
خودش رنگ و روش رفته یا اینکه پر رنگ شده اونم به دلایل مختلفی که یعضیاش شاید واقعاً قابل استناد نباشن
اما در مورد خودم چیزی که با عقل یا احساسم نتونم درکش کنم برام معنا نداره. همه چیزو نمی شه منطقی دید اما اگر درست باشن به نظرم آدم یه قدرت و دریافتی
درونش داره که می تونه بفهمه هستن یا نیستن
مثلاً همین سرنوشت نوشته شدنو که می گی ، به نظر من حتی اینکه از ازل هم نوشته شده باشه کمی مسخره ست . حالا نمی خوام بحث جبر و اختیارو بگم اما به نظر
من آدم هر قدم و هر حرکتی تو هر روز زندگیش می کنه مسیر و سرنوشتشو می تونه تغییر بده. یعنی همه چیز نتیجه مستقیم کاراییه که خود آدم می کنه نه اینکه کسی
بیاد قلم به دست بگیره بنویسه که تو یه سال دیگه این بلا سرت میاد یا این نعمت فرود میاد واست . که حالا ما فکر کنیم هر چی بلند تر گریه کنیم یا بیشتر بیدار بمونیم
یا بیشتر نماز بخونیم پس حتماً زودتر بخشیده می شیم و چیزای خوب برامون می نویسن . آدم اگه تو هر روز زندگیش بدونه این کاری که داره می کنه این بدی یا خوبی
در حق خودش یا دیگران، یه جایی همین دنیا جوابش کف دستشه ، بیشتر مراقب خودشه و شاید زندگی بهتری رو برای خودش می سازه تا اینکه منتظر یه روز و یه
شب باشه که هر کاری رو که یه سال دلش خواسته و کرده، یه باره شیفت دلیت بشن و از فردا صبح احساس پاکی بکنه.
اون چیزی که سرنوشت آدمو مستقیماً تغییر می ده خود آدم و درونیات و کاراشه و گرنه گذاشتن یه قرآن روی سر و گریه و زاری یه هو از یه دیو یه فرشته نمی
سازه.
اشاره ی خوبی بود ...
عکس هم که خدا بود :)))
من رو یاد بچه گیام می نداخت که تو این مراسما می رفتم با مامانم یا دوست و فامیلا، بعد با بچه ها تو عالم بچه گی از یه چیزی خنده مون می گرفت اون وخ یه عالمه
چشم بهمون چشم غره می رفتن یا دعوا می کردن که نخندین تو این شب گناه داره !
و من هیچ وقت نفهمیدم اگر این مهمونی خداست و جایی برای خلوت با خدا، چرا باید مساوی با گریه و زاری باشه حتماً و خندیدن گناه به حساب میاد. مگه آدم با خدا
حرف می زنه باید حتماً گریه کنه ؟!
از بس این نت و پی سی بی حساب کتابه کامنتا رو توی نوت پد هم کپی می کنم و سیو می کنم
الان ازونجا کپی کردم نگاه کن چطوری شده :))
تقدیر آدم ها نه تنها یک‌شبه توی شب قدر نوشته نمیشه، که از قبل هم نوشته نشده.
بنابراین جواب سوال بعدی‌ت راجع به بخشش گناه هم واضحه که منفیه.
بحث شب قدر و فلسفه‌اش و گناه و بخشیده‌شدن گناه و احادیثی که در این زمینه هست و حرفی که خدا زده توی قرآن خیلی مفصل‌ئه.
ولی به عنوان یه جواب دم‌دستی همین‌قدر بگم که برای شبهه مطرح کردن، باید به سرچشمه مراجعه کرد. با تکیه به حدیث نمیشه سرچشمه رو مورد سوال قرار داد.
مثال بزنم
من اگه 200 کیلومتر پایین‌تر از سرچشمه‌ی یه رودخونه نشسته باشم و ببینم آب گل‌آلوده، میتونم سوال کنم: «چرا این "چشمه" آب ِگل‌آلود تولید میکنه؟» ؟
خب بدون شک یه هم‌چین سوالی منطقی و منصفانه نیست.
والا من بعد از دیدن یه مستند که تازگیا گیر اوردمو در مورد آخر الزمان و واقایع قبلو بعدش بود یکم دینو ایمونم رفته زیر سوال، چون توش نشون میداد وقایع از قبل برنانه ریزی شده اس و از این حرفا منم چون هر چیزیو همین جوری قبول نمیکنم با یکمی تحقیق واز قرآنو انجیل دیدم کاملا درسته
حالا درکل اینو درمورد شب قدر میتونم بگم که اینجوری نیس که هر کسی با هر دعایی تو هر جایی قرآن سر بگیره دعاش قبول میشه و اون پاک میشه نه، براساس روایت هایی که حداقل خودم خوندمو قطعیتشو قبول دارم اگه تو از اونی که توبه کردی بعد از توبت دیگه انجامش ندادی اون پذیرفته میشه نه این که بعد از قرآن به سر گرفتنو اینا بیای بیرونو یراس انجامش بدی بعدم توقع پذیرش این دعا کردناتو داشته باشی
در کل همه چیه این دنیا برنامه ریزی شده فقط ما با دعا می تونیم زود و دیرش کنیم
برای منم ... آمین
قضا ، قدر . تقدیر های تغییر ناپذیر ، تقدیر هایی که ممکنه تغییر کنن ...
همه ی اینا بحث علمی و فلسفی و روایی و منطقی و غیره داره
من اندکی میدونم. اما توصیه میکنم بری سراغ کسایی که اهلش هستن، ممکنه به نزدیکی یه دوست باشن، یا یه روحانی باحال مسجد محل، یا اینکه لازم بشه یه ذره بگردی. آدم وارد که پیدا کنی برای کتاب و حدیث و تاریخ هم میتونه راهنماییت کنه که خودت بری دنبالش
منم دوست و معلم و غیره سراغ دارم، خواستی میتونیم یه بار باهم بریم پیششون
خلاصه که هنوز هم پیدا میشن و هم خیلی دور نیستن، ما تنبلیم
اینی هم که معلومات قبلی ارضات نکنه طبیعیه. وقتی که ما بزرگتر میشیم، نیاز به ابعاد جدیدی از دانسته های قبلی داریم. توی تمام زمینه ها و علم ها. حالا اگه از دانسته های قبلی هم جدا بشیم یا فراموششون کنیم که دیگه هیچی!
ضمنن خدا به اونی که برامون پیش خواهد آمد علم داره، این منافاتی با تغییر پذیریش نداره. خدا به همون تغییر هم علم داره، گفته میتونین با این حرکت باعث این تغییر مثبت یا منفی بشین. این دلیل نمیشه که از حیطه ی علم خدا خارج بشی
ضمنن این علم خدا منافاتی با عمل و اختیار ما نداره، یه چیزیه مثل اینکه مثلن تو میدونی اگه کسی دستش رو بکنه توی پریز، برق میگیرتش. این دلیل نمیشه که تو یا علم تو عامل مرگش باشین
به اینجور چیزها توی هر جایی نمیشه جواب داد، ضمنن باید روحیات و اعتقاد و بینش طرفت رو هم تا حدی بدونی تا بدونی چطور جواب بدی
من هم خیلی در حد جواب دادن نیستم
اما فکر میکنم تا حدی جواب سرور رو هم داده باشم
توی این شب ها تقدیر می تونه تغییر کنه
یه چیزی هست رو صندوق صدقات نوشتن
صدقه بلا را دفع می کند
اینم حکایت اونه
خدا از ازل از همه چی خبر داره
ولی از اینکه ما با اختیار خودمون چه می کنیم ، رو خبر داره
در مورد اینکه یک شب دعا کنیم و گناهامون بخشیده شه
فکر می کنم نمی شه سر خدا رو شیره مالید
یک سال هر کار خواستیم بکنیم بعد یک شب سعی کنیم ماست مالی کنیم فردا از سر نو...
خدا از درون بنده هاش بهتر خبر داره
ولی اگه این توبه خالص باشه بله چرا نشه
می دونی بدبختی ما چیه ؟
بدبختی ما اینه که همه چیز توی جامعمون شکلی شده !
مثلا می گن طبق احادیث ختم قرآن توی ماه رمضان خیلی ثواب داره ، حالا برو نگاه کن ببین ، ادما برای ختم قران چه مسابقه ای می ذارن ! یارو نشسته همه تلاشش رو می کنه که قرآن رو هرچه سریعتر بخونه تا بتونه یه دور دیگه هم ختم کنه و با این کارش روی ویلای بهشتیش آجر می ذاره ! هی خشت روی خشت می چینه ، ولی یک کلمه هم از حرفای قرآن سر در نمیاره !!!! البته از کرامت خدا بعید نیست که با همین کارا هم واسه بندش توی بهشت یه ویلا رزرو کنه ( اون دیگه به خود خدا مربوطه که با حساب و کتابای ما هم هیچ رقمه جور در نمیاد ! ) ولی اون آدمی که سر ختم قرآن مسابقه گذاشته ، فکر نمی کنه که این قرآن بخاطر معنا و مفهومش عزیزه و برای درک مفهومش اگر صدبارم بشینی و ختمش کنی ، اتفاق خاصی نمیفته ، باید بری مطالعه کنی ، فهمت رو زیاد کنی ، صرفا هم لازم نیست آدم بره علم تفسیر بخونه ، همین که چهار تا کتاب در زمینه های مختلف و البته هدفمند بخونه خواه ناخواه به فهمش افزوده می شه .
درباره شب قدر هم از اون خدایی که می گه " ما سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی کنیم ، مگر به دست خودشان " خیلی بعیده که با یه قرآن سر گرفتن یا دعا خوندن اونم در شرایطی که از معنا و محتوا هیچ خبری نیست ، سرنوشت ادم ها رو رقم بزنه ! ولی به نظر من این حکم یک تلنگر رو داره ، یعنی اینکه خدا به ادم ها تلنگر می زنه که از همین امشب شروع کنید ، عوض بشید ، تصمیمات جدیدی بگیرید و بهشون عمل کنید و اینطوری سرنوشت خودتون رو عوض کنید ، من هم بهتون در این راه کمک می کنم ! یه جورایی همون قضیه "از تو حرکت ، از من برکته !"
به قول یک دوستی ، مسائل دینی رو باید به شکل کلی و با هم دید ، نباید مثلا یک آیه از قرآن رو گرفت و صرفا روی همون بحث کرد ، بدون توجه به سایر آیات ! در روابط روزانه هم همین طوره ، مثلا اگر از وسط سخنرانی یک نفر ، یک جمله رو بیرون بکشیم ، ممکنه برداشتی ازش بشه که اصلا هم مقصود اون شخص نبوده !!!!
@حیاط خلوت
نظرم به نظر شما نزدیک تر است دیگه:دی
جملات آخرتم واقعا یکی از مشکلات پیش اومده در راستای راز و نیاز با خداست که البته این دیگه از دستورات خدا و ائمه نبوده و بر اساس کاسه داغ تر از آش بودن یه سری پیش اومده احتمالا!
@یکبارگی
تو که کلا صورت مسئله رو پاک کردی همه چی رو منتفی اعلام کردی!!
با این استدلالت یعنی: حدیث=کشک !
درسته سرچشمه اصلشه ولی حدیث هم یه جایگاه ویژه ای داره.نداره!؟
@مصطفی
قبول دارم.میدونی چیه،من یه قسمت حرفم این بود که اصلا فلسفه این شب چیه که من نمیفهمم و یه قسمتش که البته آنچنان بیانش نکردم این بود که حالا اصلا این آدمایی که میرن و دعا میکنن و شب زنده داری میکنن،به فلسفه این شب پِی بردن و اصلا با خودشون فکر کردن که این کارایی که تو این شب میکنن برای چیه و چرا انجامش میدن!؟مطمئنا بیشترشون نفهمیدن!چون از فردای اون شب دوباره روال قبلی رو پیش میگیرن و توبه شون فقط یه توبه ظاهری بوده!
@امین
من نمیگم کلا به این چیزا اعتقاد ندارم ولی کاملا هم اعتقاد ندارم!
اینکه گفته میشه خدا از روز آفرینش انسان سرنوشتشو تعیین کرده و بعد حدیث داریم که رنوشت یک سال انسان تو شب قدر نوشته میشه،برای من جای سواله.بالاخره تعیین شده یا تعیین خواهد شد!؟
در رابطه با اینکه یه تقدیر و سرنوشتی هم هست و انسان میتونه با اراده خودش یه جورایی مسیرشو عوض کنه،یه وَر ذهنم قبولش داره و یه وَر دیکه ذهنم نه!یه ورش میگه خدا گفته و باید قبول داشتش و یه ورش میگه سرونشتی که بشه با قدرت اراده مسیرشو تغییر داد و عوضش کرد که دیگه سرنوشت نیست و چیزی نیست که از قبل نوشته شده باشه،چون هر لحظه امکان تغییر داره!
خودمم بد موندم که کدومشو قبول کنم.از یه طرف این جوری نیست که اصلا به خدا هیچ اعتقادی نداشته باشم و بزنم زیرش و هیچ کدوم از اینا رو قبول نکنم و از یه طرفم ذهنم بدجور داره ایراد گیری میکنه!
در مورد حرف زدن با دیگران هم که تاحالا خیلی ها این حرفا رو تو گوشمون خوندن و تکرارش کردن.ولی هیچ وقت هیچ کس نبوده که بتونه جواب همه سوالات و شبهات رو درست و حسابی بده(بس که این قضایا گاهی خیلی پیچیده میشن و خیلی هم وسعتش زیاده که میشه از هر دری برای به دام انداختن طرف وارد شد) و برای همین نمیشه زیاد به حرفاشون اعتماد کرد!
حالا اگه دیدم خیلی دارم اذیت میشم حتما مزاحمت میشم
@بنفشه
مطمئنا توبه واقعی و توبه ای که بعدش تکرار گناه نباشه پذیرفته میشه و گناه انسان بخشیده میشه.حالا چرا چنین نسبتی به شب قدر داده شده!؟مگه در توبه همیشه باز نیست!؟چه روز و چه شب؛هر جایی که باشی.
@الهام
اینم از مشکلات ماست دیگه.تلویزیون میدیدم که یارو اومده بود میگفت قرآن خوندن و فقط صرف قرآن خوندن ثواب داره حتی اگه هیچ معنی از قرآن نفهمید!حالا این چه ثوابی داره دیگه نه من میدونم نه خود اون یارو!
البته ناگفته نماند که خود منم تو این ماه گاهی آیه "الف لام میم" رو تکرار میکنم!بالاخره آیه ای از قرآن هستش دیگه!شاید ما هم ثوابی بردیم!و البته بعد چندبار تکرار کردنش از کار خودم خندم میگیره!
استدلالتون در مورد تلنگری بودن برای انسان ها برام جالب بود.دلیلی ندارم برای رد کردنش.میتونم مثل جوابی که به "بنفشه" دادم بگم "خُب چرا شب قدر!؟هر روزی رو میشه به عنوان روزی برای عوض شدن در نظر گرفت"
ولی جوابشم خودم به خودم میدم که بالاخره ما انسان ها دوست داریم یه چیز خاصی رو به عنوان مبدائی برای شروع کارهامون داشته باشیم و اون مبدا میتونه شب قدر باشه!
البته هنوز یه جای مشکل هست که ممکنه با گذاشتن چنین مبدائی اونهایی که واقعا میخوان توبه کنن،توبه خودشون رو چند وقتی به تعویق بندازن تا شب قدر ازراه برسه اون موقع توبه کنن که بیشتر به دل خدا بشینه(!)و بهتر بخشیده بشن و تو این چند وقت به گناهشون ادامه در حالی که میتونستن همون روزی که تصمیم گرفتن به توبه،توبه کنن و دست از گناه بکشن و منتظر مبدا خاصی نباشن اگه چنین مبدائی وجود نداشت!
وای خدا! چه عشق و شادی در چشمها و لبخند این کوچولو هستش.
در ضمن خواهش می کنم.این نشان از درک و شعور بالای تو داره.
شهرزاد
جیگر این فسقلی رو!
سر هر چی بگی شرط می بندم که این بچه هر چی دلش می خواسته همون شب گرفته
چتریاشووووووو
من تصمیم گرفتم به علت و فلسفه بعضی چیزا فکر نکنم دیگه. از بس به سوال بی جواب خوردم که همین جور ادامه بدم یه بی دین شیش سیلندر می شم!
این جریان جبر و اختیار هم که اول و آخر همه سوالاست. تو بینش می خوندیم که سرنوشت ما از اول تعیین شده این میشه جبر بعد ما حق انتخاب داره این میشه اختیار از همون موقع هم با این دو تا و رابطه شون مشکل دارم
صورت مساله رو پاک نکردم
وقتی توی قرآن صراحتن داریم "تا خودت نخوایی (و این خواستن حتمن باید وجه عملی هم داشته باشه) خدا سرنوشت‌ات رو عوض نمیکنه"، خب بله هر حدیثی این رو نفی کنه یعنی کشک.
من در کل اعتقاد ندارم به حدیث‌ها. میدونم توشون خوب و درست هم پیدا میشه، اما چون مطمئنیم که توی یه بخشی از تاریخ یه عده "حقوق" می‌گرفتن که حدیث جعل کنن، نمیتونم اعتماد کنم به حدیث‌هایی که وارد بحث "فلسفه" میشه. هرچقدر هم که بگن اهل فن و دانش‌مند حدیث‌شناس اومده سره رو از ناسره جدا کره، باز نمیشه تمایلات شخصی و برداشت‌های مختلف آدم‌ها رو که توی اون تشخیص سره از ناسره تاثیر داشته نادیده گرفت.
اینکه می‌گم بحث اش مفصله خب واقعن مفصله. خیلی پایه‌ها رو باید از قبل دونست تا رسید به این بحث.دکتر سروش مقاله‌ی جالبی داره که میگه این تقدیری که میگن از قبل نوشته شده معناش این نیست که تو دیگه اختیاری نداری و هرکاری هم بکنی از قبل معلومه عاقبت‌ات چی میشه. فقط به این معناست که خدا یه سری فرمول منتطقی تعیین کرده برای قانون‌مند کردن نظام طبیعت، که تو هرکاری توی این نظام قانون‌مند انجام بدی نتیجه‌اش از قبل مشخصه.
اینه منظور
همیشه گفته‌ام، به خودت هم زیاد گفته‌ام:
با طرح سوال نمیشه صحت یه مطلب رو رد کرد. اگه گشتی و برای سوالات جوابی پیدا کردی که منطقی بود و صحت اون مطلب رو نفی کرد، تازه اون موقع میشه نشست بحث کرد.
به عنوان مثال برای اون نتیجه از قبل مشخص بودن:
تو اگه آب بخوری تشنگی‌ت رفع میشه
اگه با چاقو بزنی توی چشم کس کور میشه
اگه خودت رو از ارتفاع 400 متری پرت کنی پایین می‌میری
یعنی هر حرکتی که انجام بدی، یه نتیجه‌ی منطقی داره. هر ورودی، یه خروجی از پیش تعیین شده داره.
انگار برنامه‌نویسی که یه برنامه نوشته، و میگه تو هرکاری بکنی من از قبل میدونم جواب برنامه‌ام به‌ات چیه.
طبیعیه. خودش برنامه رو نوشته. واکنش‌هاش رو می‌شناسه. نمی‌گه از قبل معلومه تو چه استفاده‌ای از برنامه میکنی، میگه از قبل معلومه هر استفاده‌ای بکنی چه جوابی داره.
خب منم باید بگم که دقیقا همین مشکلاتو دارم!
وقتی فلسفه یه چیزی برام روشن نیست و با رجوع به درونیات خودم بی منطق به نظر میاد دیگه حتی به دنبال اثباتشم نیستم!
همینم که هستم
نمیتونم چیزی رو که به نظرم بسیار بی معنیه با هزار دلیل و برهان برای خودم ثابت کنم!!
سینا بیا نظرت رو بگو دوست دارم بدونم :))
شهرزاد
تا امروز از کسی نخواستم که نظر بده،اما در این مورد دانستن نظر شما دوستان برام جالب بود.مرسی از نظر صادقانت.
شهرزاد
سلام
من خیلی آدم دینداری نیستم گرچه خانواده مذهبی ای دارم و تو این خانواده ها بزرگ شدن مشکلش اینه که از همون بچگی یه چیزایی رو تو ذهنت فرو می کنند که در بزرگسالی یا اونها رو کاملا قبول خواهی داشت یا ازشون بخاطر محدودیتهایی که ایجاد می کنند منزجری شاید هم یه جور لجبازی باشه این انزجار ، لجبازی ای که ثابت کنی من مستقل فکر می کنم و تصمیم میگیرم!
اما فلسفه شب قدر و این حرفا به نظرم همون نقطه آغازه چون با این رویت هلال ماه رمضون که هر سال باعث میشه دو روز اضافه تر بگیریم (که مرتکب عمل حرام میشیم با روزه گرفتنمون چرا که روزه گرفتن توی عید فطر حرامه:دی) نمیشه دقیقا گفت که چه روزی و چه شبی شب قدره همون طوری هم که میدونی فقط به صورت حدسی میگن که شب 19و21و23 رمضان شب قدره و این صد درصد نیست! در ضمن این هم کلک دینه واسه کسایی که میخوان از نو شروع کنند کسانی که روی اینو ندارند بدون بهونه توبه کنند!
در احادیث و روایات هم داریم که خدا برای بخشیدن بنده هاش دنبال بهونه ست! نه اینکه خدا نتونه همینطوری بنده هاشو ببخشه! بلکه به این خاطر که به بنده هاش فرصت جبران بده!
امسال تابستون من هم با تمام تابستونا فرق می کرد! من یه طرحی رو شرکت کردم به اسم ضیافت اندیشه که فقط و فقط اولش برای پاس کردن 4 واحد درسی بود ولی یه چیزایی توش دستگیرم شد راجع به شبهاتی که تو ذهن خودم داشتم! البته شبهاتم راجع به شب قدر و اینا نبود ! راجع به تبعیضی بود که اسلام برای زنان توی قوانینش داره! خوبیش این بود که تو جایگاه پاسخگوئی دوتا آخوند درباری یا روضه خون نبودند و همه اساتیدش دکترا داشتند و مطالعات بسیار بالا!
یکی از اساتیدش که اتفاقا آخوند هم بود و من خیلی به مباحثش علاقمند شدم دکتر میردامادی بود که فک کنم آدم مشهوری هم هست! (البته بگم که من از همه آخوندا جز معدودی شون خوشم نمیاد)
القصه ....
شماره این دکتر میردامادی رو دارم اگه خواستی ایمیلتو کامنت خصوصی بذار تا برات شماره شو بفرستم!
@شهرزاد
ممنون.
@دیلماج
من فقط میخواستم عکس این بچه هه رو بذارم و لی یهوویی دردِدلم گرفت و چند خطی هم نوشتم پاش.
وقتی خود دین گفته تفکر و تعقل کنید ما هم میگیم چشم دیگه!فقط نمیدونم چرا همیشه این تفکرات ما آثار منفی برجا میذاره!
@یکبارگی
اینا میشه نتیجه هر عمل.دیگه به اینا نمیه گفت تقدیر و سرنوشت،حداقل اون تقدیر و سرنوشت با اون معنی که بین ما جا افتاده.
@سمیه
خُب آدم این جوری یه کم سردرگم میشه وقتی برای سوالاش جوابی پیدا نمیکنه.چیزی که الان برای خیلی ها پیش اومده
@مهربانی
همین مسخره بازیاش و چند شب رو به عنوان شب قدر دونستن هست که کمی آدم رو دل زده میکنه.والا مثل اینکه میگن پریشبم شب قدر بوده!!
پس این طرح ضیافت فایده ای هم داشته.دنبال یه سری از اطلاعات بودم در مورد این طرح که یکی از اقوام گفت فقط ثبت نام میکنی و واحد درسی میگیری و بدون امتحان قبولت میکنن!تو یه نگاه این بدون امتحان نمره قبولی رو گرفتنش به چشم میاد.ولی انگار واقعا مایه گذاشتن برای این طرح و آدمای درست و حسابی برای برگزیدن.
من بیشترم دوست دارم استدلالات رو از زبون هم سن های خودم بشنوم و اگر تا حدودی قانع نشدم اونوخ برم پیش یه آدم متخصص در این زمینه ها.تا حالا هم پیش نیومده برم.حالا شاید لازم شد.خدارو چی دیدی
راستش من بیشتر نظر شخصی خودم رو گفتم . ولی یه موضوعی ! اگر هر شب دیگه ای هم خدا برای این تلنگر انتخاب می کرد ، می گفتیم ، چرا امشب ؟؟؟
ما یه بدبختی دیگه هم داریم و اون اینه که بعضیا خدا رو خیلی شبیه "آدما" بهمون نشون دادن ! برای خود منم همینطوریه ! بعضی وقتا مثلا فکر می کنم خیلی گناه کردم و روم نمی شه برم سراغ خدا ! بعدش که فکر می کنم می بینم عجب فکر مسخره ایه ! خب افکار این شکلی بخاطر اینه که ما خدا رو به زور می خوایم در چهارچوب های روابط انسانی قرار بدیم !!!
مسئله اینجاست که خدا همیشه هست و همیشه هم منتظر اینه که بنده ها تغییر کنن . از این تغییر هم نباید الزاما این برداشت رو داشت که یه بنده گناهکار بیاد و از گناه دست برداره ! نه ! ممکنه معنای این تغییر این باشه که مثلا من نوعی ، اگر تا دیروز در اجرای برنامه های زندگیم تنبلی می کردم ، از فردا نکنم . یا مثلا از فردا صرفا دنبال یه لقمه نون واسه شکمم نباشم دنبال نون واسه مغزم هم باشم . خدا خودش می گه اگه بنده ها به سمت من بیان ، من به سمتشون می دوم . یا مثلا می گه اگر بنده ها می دونستن که من چه استیاقی برای اومدنشون به سمت خودم دارم از فرط این اشتیاق جان می باختند ! (البته نقل به مضمون بود .) بنابراین ما در تمام روزها و لحظه های زندگیمون می تونیم تغییر کنیم و هرکسی بخواد تغییر کنه ، هیچ قانون الهی جلودارش نیست . منتها یه وقتی شما اصلا در فکر تغییر نیستی . این "تغییر" در چهارچوب زندگیت نیست . داری یه روالی رو طی می کنی و همیشه هم بر همون روالی . ولی وقتی یهو یه شبی میاد که زمین و زمان از اهمیتش می گن و خدا می گه من درهای رحمتم رو توی این شب به روی بنده ها باز می کنم ، شاید به فکر این "تغییر" بیفتی و شاید الزاما همون موقع و همون شب هم تغییر نکنی . اون کسی که برای رسیدن شب قدر این تغییر رو به تأخیبر میندازه دقیقا همون کسیه که اعمال شب قدر رو به صورت شکلی انجام می ده . چون محتوای این تغییر و الزامش رو درک نکرده و بخاطر همین هم هست که به تعویقش میندازه ، اگه با همین روال پیش بره این تغییر رو از شب قدر هم به یه وقت دیگه موکول می کنه !
ارسال یک نظر