حقیقت/قضاوت/نظم/اختیار؟

تنها معیار و ملاک قضاوت بین دو نفر و تبرئه یا گناهکار شناختن یکی از طرفین از نظر نفر سوم، میزان دوستی و علاقه شخصی آن شخص به یکی از آن دو نفر است. بدون آنکه حقیقت آن طور که هست در نظر گرفته و دیده شود. در اصل هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد که بر اساس آن قضاوتی صورت گیرد. بینهایت حقیقت به تعداد افراد روی زمین و از دیدگاه شخصی وجود دارد که هر کدام به نوبه‌ی خود حق و حقیقت دارند. تا وقتی از دیدگاه دو شخص حقیقت دو صورت گوناگون می‌تواند داشته باشد، هیچ قضاوتی درست نیست و نباید صورت گیرد. حتا از قوانین مورد قبول اکثریت هم می‌توان با دیدگاه‌های مختلف، برداشت‌های گوناگون داشت.
در اصل همه افراد می‌توانند حق داشته باشند و حقیقت را تشخیص دهند ولی در عین حال از دیدی دیگر هیچ حقی ندارند و حقیقت چیز دیگری‌ست.
دو نتیجه از یک متن:
یک. یکی از علل گرایش به دین و قانون جهت پذیرش حقیقت مطلق و ایجاد نظم.
دو. یکی از علل گریز از دین و قانون به جهت تعیین و تکلیف حقیقت و قضاوت از دید دیگران و سلب حقیقتِ وجودی فرد برای داشتن دیدی متفاوت و زیر علامت سوال قرار گرفتن قدرت اختیار.
یک، دو!؟

۴ نظر:

هادی گفت...

چیزی که بدجوری ذهن منو به خودش مشغول کرده و گاهی مستاصل میشم ازین که قضاوت نکنم و سکوت کنم؟!
عنوان خوبی انتخاب کردی.

حیاط خلوت گفت...

ساده‌ترین جواب اینه که بگیم خب قضاوت نکنیم!‌
اما آیا واقعا می‌شه قضاوت نکرد؟
هر روز ما با قضاوت‌ها گره خورده، از لباسی که انتخاب می‌کنیم و می‌پوشیم تا غذایی که می‌خوریم، تا شماره تلفنی که توی گوشیمون نگه می‌داریمیا پاک می‌کنیم، از فیلمی که می‌بینیم، از کم و زیاد شدن ناخودآگاه احساسمون به آدما و گاهی که مجبوریم بین دو نفر حق رو به یکی بدیم!‌

اینو قبول دارم که حقیقت واحدی در واقع برداشت واحدی از حقیقت وجود نداره اما بالاخره اگر گاهی به یه نقطه واحد که نه اما نردیک به هم نرسیم چطوری می‌تونیم زندگی کنیم؟

(اینا رو در رابطه با دین و قانون ننوشتم که اولی رو به عنوان عامل اتحاد و نظام قبول ندارم دومی رو هم ناچاریم که داشته باشیم چون بدون اون نمی‌شه زندگی کرد اما قانون تو نظم جامعه نه لایحه‌های زندگی مردم ، نه اعتقادشون، نه عرفشون، نه تو نگاهشون به اعمال و زندگی شخصی هم که خفه کنه آدمو)

حیاط خلوت گفت...

اون بالا لایه رو نوشتم لایحه :دی

Unknown گفت...

@هادی
چه بخوایم و چه نخوایم حتا اگه در ظاهر هم قضاوت نکنیم، بالاخره پیش خودمون قضاوت رو انجام میدیم. جزو طبیعت وجودی آدم‌هاست. فقط معیار و ملاک قضاوت چیز ثابتی نیست.

@حیاط خلوت
اوهوم. نمیشه.
اون چیز واحد چی میتونه باشه؟ در بهترین حالتش میتونیم بگیم چیزی میشه که اکثریت قبولش دارن. ولی نمیشه به کسانی که چنین چیزی رو قبول ندارن زور گفت و باید به اونا هم حق داد که بر اساس ملاک‌های خودشون حقیقت رو ببینن. از هر طرفی بخوای بری بالاخره باید یه سری رو این وسط قربانی کنی و بهشون زور بگی و چشماشونو ببندی تا خودشون نبینن و تو راه رو بهشون نشون بدی.
مشکل قانون هم همینه. قانون هم برای اینکه بخواد این دسته اقلیت رو کمتر و کمتر کنه و در نتیجه زحمت خودش برای بستن چشم این دسته رو کاهش بده وارد حریم شخصی افراد میشه.